اقتصاد اطلاعات یکی از مهم ترین مسایلی است که مرتبط با دانش فناوری اطلاعات می باشد
اقتصاد نوین سه ویژگی متمایز دارد:
۱٫ جهانی است
۲٫ معطوف به اشیاء و امور غیر ملموس چون ایده ها و اطلاعات است.
۳٫اجزای آن به شدت با هم در ارتباط است.
این سه ویژگی نوع جدیدی از بازار و جامعه را ایجاد و تأسیس کرده اند که از یک شبکه جهانی موجود در همه جا نشأت میگیرد .
اقتصاد اطلاعات در واقع همان شکلی نوینی از اقتصاد است که در بستر فن آوری های نوین و اطلاعات نمود یافته است. امروزه کشوری در زمینه اقتصادی به خود کفایی می رسد که در زمینه فن آوری های اطلاعات و ارتباطات و تولید اطلاعات خودکفا باشد و قادر به تهیه اطلاعات لازم و ضروری برای تمامی زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی، حکومتی، آموزشی و … باشد.
تدوین : نیلوفر پاک خصال
تفاوت اقتصاد اطلاعات و اقتصاد دیجیتال
تدوین : مینا طهرانی فرد
اقتصاد اطلاعات و علوم وابسته
دایره المعارف اقتصاد اطلاعات را رشته ای از علم اقتصاد می داند که به مطالعهی چگونگی تاثیرات اطلاعات بر تصمیمات اقتصادی می پردازد. اطلاعات ویژگی است که به خاطر اینکه گسترش و نشر آن خیلی آسان است، کنترل و نظارت بر آن خیلی سخت است. خلق آن آسان ولی اعتماد به آن سخت است و بر بسیاری از تصمیمات ما تاثیر می گذارد. به هر حال این از طبیعت خاص اطلاعات است که بسیاری از استانداردهای تئوری های اقتصادی را پیچیده می کند.
اقتصاد اطلاعات بر سه بخش تمرکز دارد :
۱٫ بررسی نامتقارن های اطلاعاتی و علوم وابسته به آن: که در این بخش به بررسی تصمیماتی که بواسطه آن معاملاتی که در یک بخش اطلاعاتی بیشتر یا بهتر از بخش دیگر است، سرو کار دارد.
۲٫ اقتصاد کالای اطلاعاتی: در این مورد خاطر نشان می شود که خرید و فکهروش اطلاعات همانند خرید و فروش کالای معمولی نیست، اطلاعات کالای غیر رقابتی است. نخست بدین معنی، که خرید اطلاعات به معنای اینکه شخص دیگری بتواند بخرد، نیست. دوماً اطلاعات تقریباً ارزش حاشیه ای صفر دارد که معنی آن فقط یکبار مالک نخستین نسخه بودن، هیچ ارزش برای ایجاد نسخه دوم ندارد.
۳٫ فن آوری اطلاعات .
اقتصاد اطلاعات مطالعه و بررسی تولید، توزیع، بازاریابی، قیمت گذاری، فروش، مصرف و کلیه درآمدهایی است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم از طریق تولید، انتشار، فروش، ذخیره، پردازش، و دسترسی به اطلاعات حاصل می شود.
اقتصاد اطلاعاتی یعنی اقتصاد اطلاعات محور، اقتصاد دانش محور، اقتصاد دیجیتال و یا اقتصاد اینترنت را می توان به عنوان اولین معیار و وسیله ای برای پیشرفت اقتصادیی، نام برد که ناشی از تحولات اجتماعی و اقتصادی از سال ۱۹۶۰ تاکنون می باشد. پژوهشهای انجام شده در این زمینه حاکی از آن است که توجه و نگرش های تازه ای به نقش اطلاعات در اقتصاد کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، شده است.
جریان گذار اقتصاد و سیر تحولات آن شامل حرکت از حالت اولیه و سنتی بشر یعنی اقتصاد متکی به کشاورزی به اقتصاد صنعت محور و سپس رسیدن به حالت فعلی یعنی اقتصاد اطلاعات محور است این تحولات زمینه را برای شکل گیری افکار و اندیشه ها و زمینه های مختلفی در کسب و کار فراهم کرد و حتی در ادبیات اقتصاد جهانی نیز تغییرات قابل ملاحظه ای را با عباراتی همچون: صنعت اطلاعات، بازار اطلاعات، کارکنان اطلاعات موجب شده است.
از جمله تاثیرات توسعه اقتصاد اطلاعاتی بروز تحولاتی در ساختار اشتغال و کسب و کار بود که باعث حذف بسیاری از فرآیندهای کاری مشاغل بازرگانی، آموزشی، بهداشتی، ارتباطی و مالی شده است .
در بحث نوین «اقتصاد اطلاعات»، واژه ی اطلاعات در گسترده ترین و در عین حال تخصصی ترین شکل خود مورد استفاده قرار می گیرد و آن عبارت است از هر چیزی که بتواند رقمی (دیجیتال) گردد و در قالب سری هایی از صفر و یک کدبندی شود. نتایج مسابقات فوتبال، کتاب ها، بانک های اطلاعاتی، مجلات، فیلم ها، موزیک، نرخ سهام در بورس، و بالاخره صفحات وب همه کالاهای اطلاعاتی به حساب می آیند. می توان به عنوان مثال حداقل در بدو بحث این نکته را مطرح کرد که یک تولید اطلاعاتی از دیدگاه مصرف کنندگان دارای چه نوع ارزش متفاوت با دیگر اطلاعات است. یک واقعیت اطلاعاتی می تواند منبع تفریح و تفنن برای گروهی و منبع سود برای گروهی دیگر باشد. به عبارت دیگر همگان آماده نیستند که هر بهایی را برای یک واقعیت اطلاعاتی بپردازند. کارشناسان اطلاعات همه به این نکته عقیده دارند که مصرف کنندگان مختلف به یک پدیده ی اطلاعاتی ارزش های بسیار متفاوتی می دهند .
اقتصاد دیجیتالی
در واقع معادل همان اقتصاد اطلاعات و خواستگاه نوین اقتصادی در شکل بسیار توسعه یافته است که گویای یک تحول اقتصادی است، تحولی که در کلیه مؤلفههای اقتصاد همچون محصولات، مصرفکنندگان، فروشندگان، واسطهها، خدمات پشتیبانی، بازار و فرآیندهای آن مؤثر خواهد بود.بسیاری از محصولات و خدمات بصورت دیجیتالی عرضه خواهد شد بعنوان مثال میتوان به محصولات ذیل اشاره کرد:
الف- محصولات اطلاعاتی و سرگرمی ها همچون: مستندات کاغذی، کتابها، روزنامهها، مجلات، کوپنها، مقالات تحقیقاتی، مواد آموزشی، اطلاعات مربوط به محصولات شبیه مشخصات محصول، کاتالوگها و منوالها، اطلاعات تصویری همچون عکسها، کارت پوستالها، نقشهها و تقویمها، اطلاعات صوتی همچون نوارهای موسیقی و سخنرانیها، فیلمها و برنامههای تلویزیونی همچنین بازیها و نرمافزارهای سرگرمی.
ب- سمبلها، بلیطها و رزروها در خصوص هتلها، کنسرتها، وقایع ورزشی، خطوط هوایی و حمل و نقل، دستورات مالی مثل چکها، کارتها و اسناد اعتباری
ج- خدمات و فرآیندها شبیه خدمات دولتی، پیغامهای الکترونیکی مثل نامهها، تماسهای تلفنی و دورنگار، فرآیندهای تولید ارزش تجاری شبیه سفارش، انعقاد قرارداد، حراجها، آموزش از راه دور و پزشکی از راه دور.
خدمات پشتیبانی نیز به تدارک فضای دیجیتالی همچون: صدور گواهینامه، ایجاد سختافزارها و نرمافزارهای مورد نیاز، ایجاد محتوا و غیره …. گفته می شود.
برگرفته از اطلاع رسانان پارسی
تعیین ارزش اطلاعات
ارزش اطلاعات به سه روش تعیین میشود :
- ارزش هنجاری اطلاعات
- ارزش واقعی اطلاعات
- ارزش انتزاعی اطلاعات
ارزش اطلاعات با استفاده از فرمول زیر محاسبه میشود :
Iv= (At-An) – (Lt-Ln) – (Ig+If+Ir+Id+It+Is+Iu)
در این فرمول داریم:
Iv: ارزش اطلاعات مورد نظر
At: داراییهای ناشی از اطلاعات در هنگام ورود
An: داراییها، در صورتی که اطلاعات وارد نشود
Lt: بدهیهای ناشی از اطلاعات در هنگام ورود
Ln: بدهیها، در صورتی که اطلاعات وارد نشود
Ig: هزینه تولید اطلاعات
If: هزینه پیکربندی اطلاعات
Ir: هزینه بازپیکربندی اطلاعات
Id: هزینه تکثیر اطلاعات
It: هزینه انتقال و توزیع اطلاعات
Is: هزینه ذخیرهسازی اطلاعات
Iu: هزینه بازیابی و استفاده از اطلاعات
خدمات اصلی
خدمات برای کاربرد های اصلی و پایه را خدمات اصلی یا پایه میگویند.
خدمات ارزش افزوده
خدماتی که اضافه بر کاربرد های اصلی و به همراه محصول یا خدمات اصلی ارائه می شود.
خدماتی که به نوعی ارزش بیشتری را نسبت به خدمات پایه یا اصلی ایجاد می کند خدمات ارزشافزوده نامیده میشوند.
خدمات (Service)
هر نوع اطلاعاتی در هر سطحی از حجم و به هر شکل قابل ارائه به گروهی از افراد در یک محیط جامعه گونه که برای ایشان دارای جذابیت از لحاظ روحی بوده و یا باعث پیشرفت آنها در زندگی اقتصادی و اجتماعیشان گردد.
ارزش
از دیدگاه مشتری : مطلوبیت (جذابیت) ، ضمانت
از دیدگاه تولید کننده یا فروشنده: بهای مواد اولیه بعلاوه مجموع ارزش افزوده در مراحل تولید
ارزش افزوده (value-added)
تغییر ارزش مواد اولیه در اثر خدمات در هر کدام از مراحل کسب و کار را ارزش افزوده گویند.
مراحل کسب و کار
- تولید
- انبار
- توزیع
- عرضه کالا
- خرید / فروش کالا
اکو سیستم خدمات ارزش افزوده
- تولید کنندگان محتوا : حق قانونی مثل تولید فیلم
- جمع آوری کنندگان محتوا: جمع آوری محتوا و ارائه به اپراتورها
- توسعه دهندگان محتوا: مثل شرکت هایی که پرتال همراه خود را برروی صدا USSD, SMS اجرا می کنند.
- فر اهم کنندگان سرویس ها مثل فراهم کردن نرم افزار های کاربردی ابتکاری برای اپراتورها
- توانمند سازان فناوری: مثل خدمات اعلام تماس های ناموفق
- اپراتور شبکه سیار
- سازندگان گوشی ها
تعیین ارزش افزوده اطلاعات
نظام اقتصادی نوینی که در حال شکل گیری است، ابزارهای فن آوری راحت و جذابی را در اختیار ما گذاشته است و جغرافیای ثروت توسط ابزارهای نوین، شکل جدیدی به خود گرفته است. ما اکنون در نظام اقتصادی نوینی که توسط رایانه ها، شبکه ها، پایگاههای اطلاعات که هر روز در حال گسترش هستند، زندگی می کنیم و در این دنیا شکل کالا ها و خدمات نیز دگرگون یافته است و به اطلاعات، به عنوان یک کالای سرمایه ای نظر می شود.
تعیین ارزش افزوده اطلاعات و سیستمهای اطلاعات، موضوع پیچیدهای است که نیازمند پاسخ به سه پرسش است:
۱ـ چه چیزی باید ارزشگذاری شود
۲ـ ارزش چگونه تعریف میشود
۳ـ چگونه میتوان این ارزش را اندازهگیری کرد.
برای پاسخ به این پرسشها از رویکرد «کالای اطلاعاتی» بهره بردند. بر اساس این رویکرد، تعیین ارزش اطلاعات، مستقل از رسانهای که آن را دربردارد و پردازش میکند، ممکن نیست. به بیان دیگر، در تعیین ارزش افزوده اطلاعات، هم محتوای اطلاعات و هم رسانهای که اطلاعات در قالب آن ریختهشده است، نقش دارند. هر چند این محتوای اطلاعات است که در تصمیمگیری نقش دارد، اما ارزش افزوده آن به چگونگی سازماندهی اطلاعات نیز وابسته است. یک مثال ساده، اهمیت سازماندهی اطلاعات را روشنتر میکند. فرض کنید دو فرهنگ واژگان وجود داشته باشندکه یکی از آنها قالببندی شده و دارای نمایه باشد. روشن است که چنین فرهنگی دارای ارزش بالاتری برای کاربر است. از این رو، در ارزیابی اطلاعات، دو جنبه سازماندهی محصول اطلاعاتی و ارزش اطلاعات در تصمیمگیری باید لحاظ گردند.
ارزش تقاضای یک سیستم اطلاعاتی در بازار، میانگین ارزشی است که از کاربرد آن در سازمان حاصل میشود. بنابراین، در سازمان به وجود معیاری برای اندازهگیری چنین ارزش افزودهای، نیاز است. بدین ترتیب، ارزش تقاضای یک سیستم اطلاعاتی برای یک سازمان، ناشی از میزان سهم آن سیستم در دستیابی به اهداف آن سازمان است. با وجود این، هدفهای سازمانهای مختلف، بسیار متفاوت است. هدف یک سازمان تجاری، افزایش سقف سود است. از این رو، برای چنین سازمانی، پیشینه ارزش تقاضا برای یک کالای اطلاعاتی، برابر با افزایش سود حاصل از کاربرد، یا زیان ناشی از عدم استفاده از آن است.
در رویکرد کالای اطلاعاتی میتوان میزان منافعی را که از عملکرد مؤثر یک سیستم اطلاعاتی حاصل میشود، تعیین کرد. منافعی از این دست که در تصمیمگیری مؤثرند، آنهایی هستند که هزینههای فرآیند را کاهش میدهند، یا در آینده به کاهش خروج نقدینگی از سازمان منجر میشوند. روش اندازهگیری ارزش در این رویکرد، بر فرایند تولید، تمرکز دارد و ارزش تقاضای کالای اطلاعاتی معادل کاهش هزینه تقریبی فرآیند تولید، بر اثر استفاده از سیستم است. در این روش، فرآیند تولید اولیه و اصلاح شده با یکدیگر مقایسه میشوند.
هرم سلسله مراتبی ایجاد ارزش افزوده
هرم سلسله مراتبی ایجاد ارزش افزوده از پایین به بالا در فرایند تبدیل داده تا تصمیم و بصیرت است. در اولین مرحله دادهها جمعآوری میشوند، در مراحل بعد سازماندهی و تحلیل را داریم و در آخرین مرحله تصمیمگیری و اقدام صورت میگیرد.
داده: واقعیتی است که در کامپیوتر ذخیره، نگهداری و پردازش میشود. دادههای خام اهمیت چندانی برای انسان ندارند.
اطلاعات: توانایی درک و استنباط انسان از واقعیت است. سیستمهای اطلاعاتی و کامپیوترها دادههای سازماندهی شده را به شکل قابل فهم در اختیار انسان میگذارند.
دانش: سازمان را قادر به تصمیمگیری میکند.
دانش، ورودی اصلی برای تصمیمگیری سازمانی است و در این راستا اطلاعات پردازش شده به همراه اطلاعات و دادههای مرتبط به هم، قابلیت اثرگذاری بر دانش را داراست. مدیریت دانش شامل فرایند ترکیب بهینه دانش و اطلاعات در سازمان و ایجاد محیطی مناسب بهمنظور تولید، اشتراک و بهکارگیری دانش وتربیت نیروهای انسانی خلاق و نوآور است تا سرانجام از طریق شکلگیری یک سازمان یادگیرنده و با برقراری جریان روان میان مخزن اطلاعات ایجاد شده با بخشهای مختلف عملیات سازمان، این بخشها با یکدیگر ارتباط بهتری داشته باشند. مدیریت دانش چارچوبی است که در آن کلیه فرایندهای سازمانی بر پایه جریان و تبادلات دانشی تعریف و برقرار میشود. بنابراین، چنین نگاهی تمام فرایندهای کسب و کار را با مسأله خلاقیت، نوآوری و کاربرد دانش درگیر کرده، در نتیجه بقا و پویایی آنها تضمین میشوند.
انباره دادهها فضایی برای تبدیل داده به اطلاعات و دانش است. انباره دادهها بهعنوان یکی از ارکان اصلی سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری و مدیریت دانش، پوشش دامنه زمانی وسیعتری نسبت به پایگاهداده عملیاتی دارد.
مشخصات انباره دادهها
موضوع گرا: دادههایی که اطلاعاتی درباره یک موضوع خاص ایجاد میکنند نه اینکه عملیات یک سیستم خاص را نمایش دهند.
یکپارچه : دادههایی که از منابع مختلف در مخزن دادهها جمعآوری و براساس یک رشته روابط با یکدیگر ادغام شدهاند.
زماندار: تمامی دادهها در مخزن دادهها در یک دوره زمانی مشخص میشوند.
ماندگار: دادهها در مخزن دادهها ماندگار هستند. دادهها اضافه میشوند ولی هیچ دادهای حذف نمیشود. از نظر گستره زمانی، دادهها و اطلاعات موجود در محیطهای عملیاتی در یک بازه زمانی ۶۰-۹۰ روزه و در انباره دادهها حدود ۵-۱۰ سال است. این موضوع بیانگر ویژگیهای تحلیل روند و آینده نگری یا پیشبینی است. در واقع انواع دادههای ذخیره شده در انباره دادهها عبارتند از: داده فعلی، داده قدیمی، داده خلاصه شده و فرادادهها.
هوش تجاری BI
مجموعهای از فناوریها، نرمافزارها و روشها جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات ذخیره شده در مخزن دادهها و افزایش بصیرت و توانمندی جمعبندی آنها است. در همین راستا مفاهیم دادهکاوی و پردازش اطلاعات مطرح میشود. دادهکاوی، فرایند جستجو و یافتن اجزا و ارتباطات جزییتر دادهها و اطلاعات است. پردازش اطلاعات، شناسایی الگوها و ترکیبهای مهم دادههایی است که با قرار گرفتن در کنار یکدیگر پرس و جوها و تحلیلهای شرط و جزا را پاسخ میدهد.
گزارشهای تحلیلی به شکلهای مختلفی در اختیار مدیران تصمیمگیر قرار میگیرد. داشبورد اطلاعات یا داشبورد مدیریت عملکرد از ابزارهای معروف در این زمینه است که با استفاده از نمودارهای متنوع رنگی و گرافیکهای زیبا سعی میشود محیط کاربری ساده و جذابی ایجاد شود. مدیران میتوانند در صورت نیاز به جزییات بیشتر، بر روی اطلاعات کلی که در داشبورد به نمایش در میآید کلیک کنند و با استفاده از تکنیک دادهکاوی به جزییات بیشتر دست پیدا کنند. سپس به کمک آنها از هر نقطهای و در هر زمانی قادر خواهند بود وضعیت شاخصهای کلیدی و عملکرد سازمان را تحت نظارت و کنترل داشته باشند..
در عصر دانش و اطلاعات، سازمان هایی موفق هستند که با بهره گیری از رویکردهای پویا و نظام مند، به اجرای سریع و به موقع استراتژی های اثربخش جهت کسب مزیت رقابتی و ایجاد ارزش افزوده مبادرت ورزند و با یادگیری از بازار و مشتریان به بهبود مستمر عملکرد بپردازند. اینها سازمان های استراتژیک یادگیرنده خواهند بود. هر چه در عصر دانش به پیش می رویم، تکنیک های جدیدی ظهور می کنند تا توانمندی های استراتژیک و عملکردی سازمانی را بهبود و غنا بخشند. این مدل ها همگی از کارت امتیازی متوازن الهام خواهند گرفت که در حال حاضر، اثربخش ترین چارچوب برای مدیریت استراتژیک و عملکرد است.
در شکل زیر ارتباط بین چهار گروه خدمات فناوری اطلاعات نمایش داده شده است. همانطور که در این شکل مشاهده میشود، خدمات کاربردی و خدمات ارزش افزوده به طور مستقیم با راهبردها و فرآیندهای کسب و کار در ارتباط هستند. خدمات کاربردی فعالیتهای کسب و کار را مکانیزه مینمایند. این خدمات میتوانند کارایی و اثربخشی فعالیتهای سازمان را افزایش دهند. خدمات ارزش افزوده نیز در زمینه تبیین راهبردهای اطلاعات با راهبردهای سازمان در ارتباط هستند. تمامی خدمات با تامینکنندگان خارجی سازمان در ارتباط هستند. فراهمکنندگان خدمات کاربردی امروزه طیف وسیعی از خدمات فناوری اطلاعات را به مشتریان داخلی و خارجی سازمان ارائه میدهند.
این مراکز علاوه بر اجاره نرمافزار و برنامههای کاربردی، سختافزار و خدمات نگهداری و پشتیبانی را نیز به مخاطبان سازمان ارائه میدهند. خدمات ارزش افزوده نیز از دیگر خدماتی هستند که میتوانند توسط تامینکنندگان خارج از سازمان ارائه شوند. امروزه شرکتهای مشاوره قوی در عرصه فناوری اطلاعات بسیاری از خدمات برنامهریزی راهبردی اطلاعات، تدوین معماری اطلاعات، طراحی شبکه و تحلیل و طراحی سیستمهای سازمانها را عهدهدار میشوند.
ارزیابی ارزش خدمات فناوری اطلاعات در سازمانها
خدمات فناوری اطلاعات در صورتیکه برای سازمانها ارزش به همراه داشته باشند، خدمات مطلوبی هستند. این خدمات باید به نحوی ارائه شوند تا هم سازمان و هم کارکنان سازمان از خدمات منتفع شده و از ارزش ایجاد شده توسط این خدمات بهرهمند شوند. ارزش نهایی ایجاد شده توسط خدمات فناوری اطلاعات فواید سازمانی و تسهیلات کاربری را شامل میشود. به عبارت دیگر خدمات فناوری اطلاعات برای کابران سازمان تسهیلاتی را فراهم مینمایند تا فعالیتها و وظایف روزمرهشان را به صورت کاراتر و اثربخشتر انجام دهند. علاوه بر این سازمانها نیز میتوانند از خدمات فناوری اطلاعات فوایدی را کسب نمایند.
خدمات کاربردی میتوانند برای کارکنان تسهیلات ذیل را فراهم نمایند:
· تسهیل فرآیندهای کاری
· افزایش کارایی
· پشتیبانی از نقشها و وظایف کاری
خدمات ارزش افزوده نیز میتوانند برای کارکنان تسهیلات ذیل را فراهم نمایند:
· راحتی در انجام کارهای روزمره
· پشتیبانی کاری
· قدرت حل مساله
· ایجاد فرصتهای جدید
خدمات زیرساختار، عملیاتی، کاربردی و ارزش افزوده برای سازمان منافعی را به همراه دارند. فواید خدمات زیرساختار برای سازمان عبارتند از:
· مقیاسپذیری
· اتصال
· انعطافپذیری
· ایجاد فرصتها و گزینههایی برای آینده
خدمات عملیاتی فواید زیررا برای سازمان به همراه خواهد داشت:
· نگهداری و پشتیبانی زیرساختار
· کاهش احتمال اخلال و قطعی در سیستم
· استفاده بهینه از ظرفیتهای موجود
· پیکربندی مناسب
· مدیریت موثر تغییرات فناوری
خدمات کاربردی منافع و فواید زیر را برای سازمان در بر خواهد داشت:
· امکان تغییر و بهبود فرآیندهای سازمانی
· کاهش هزینهها
· افزایش سرعت پاسخگویی
خدمات ارزش افزوده نیز میتواند فواید ذیل را برای سازمان به همراه داشته باشند:
· روشهای جدید کسب و کار
· شناسایی دقیقتر مسائل
· پشتیبانی از ویژگیهای برنامههای کاربردی جدید
· کاهش خطر مشکلات و معضلات امنیتی
هر دسته از خدمات فناوری اطلاعات که برخی از فواید فوق را برای سازمانها و تسهیلات مذکور را برای افراد به همراه داشته باشند، خدمات با ارزشی هستند. سرمایهگذاری جهت توسعه خدمات فناوری اطلاعات در سازمان باید به گونهای باشد که با سرمایهگذاری صورت گرفته حداکثر ارزش ممکن ایجاد گردد.
در شکل ۲ رابطه بین سرمایهگذاری برای توسعه خدمات فناوری اطلاعات در سازمان و ارزش ایجاد شده از خدمات مذکور نشان داده شده است. همانطور که در شکل مشاهده میشود، با افزایش سرمایهگذاری در زمینه فناوری اطلاعات در ابتدا ارزش ایجاد شده با شیب مثبت نسبتا زیادی افزایش خواهد یافت، لیکن پس از مدتی با افزایش دوباره سرمایهگذاریها، منحنی ارزش با شیب کمتری افزایش خواهد یافت تا جایی که شیب منحنی ارزش منفی شود. با توجه به شکل نقطه بهینه برای سرمایهگذاری جهت توسعه خدمات فناوری اطلاعات در سازمان، نقطه b میباشد. در این نقطه در قبال سرمایهگذاری صورت گرفته حداکثر ارزش بدست میآید.
مدیریت خدمات عملیاتی و ارزش افزوده
در این قسمت به منظور مدیریت خدمات عملیاتی و ارزش افزوده یک چارچوب عمومی ارائه میشود. در این چارچوب تصمیمگیری در مورد خدمات براساس دو عامل اصلی زیر صورت میگیرد:
· درجه سفارشیسازی خدمات
· درجه مشارکت کارکنان در فرآیند ارائه خدمات
براساس معیارهای فوق چهار حالت ممکن است بوجود آید که این حالات در شکل ۳ نمایش داده شدهاند. در ادامه هریک از این چهار حالت به اجمال بررسی میشود.
الف- کارخانه خدمات: خدمات این حوزه تعامل نسبتا کمی با کاربر دارند و سفارشیسازی آنها نیز پایین است. از جمله این خدمات میتوان نصب سختافزار را نام برد. در این گروه از خدمات مدیران باید سطح قابل قبول برای ارائه خدمات را تعریف نمایند، برنامه ارائه خدمات را زمانبندی کنند و مدیریت موثر بر تقاضای جهت داشته باشند.
ب- بوتیک خدمات: خدمات این دسته تعامل گستردهای را با کاربران شامل میشوند. و درجه بالایی از سفارشیسازی را به همراه دارند. خدمات مشاورهای و خدمات آموزشهای خاص از جمله مواردی هستند که در این طبقه از خدمات میگنجند. استخدام نیروهای مناسب، آموزش، تعدیل بار کاری، زمانبندی عملیات، مقابله با افزایش هزینه و حفظ کیفیت از جمله اقداماتی است که مدیریت باید در مورد این گروه از خدمات انجام دهد.
ج- بازار خدمات: خدمات این گروه درجه بالایی از مشارکت کارکنان را شامل میشوند در صورتیکه سفارشیسازی آنها محدود است. تعریف سطح ارائه خدمات و مدیریت تقاضا از جمله مواردی است که باید برای مدیریت این خدمات صورت گیرد.
د- مغازه خدمات: خدماتی در این گروه قرار میگیرند که دارای درجه سفارشیسازی بالا و درجه مشارکت پایین کارکنان باشد. توسعه نرمافزارها، مدیریت پروژه، طراحی زیرساختار و ارزیابی تامینکنندگان از جمله مواردی هستند که در این گروه از خدمات میگنجند. از جمله اقدامات جهت مدیریت این خدمات میتوان استخدام نیروهای ماهر، آموزش، توجه به تغییرات نیازهای مشتریان، حفظ کیفیت و اولویتبندی کارها را نام برد.
پروژه راه اندازی شرکت خدمات ارزش افزوده
این پروژه شامل راه اندازی شرکتی به صورت VAS Aggregators در تعامل با اپراتورها و تامین کنندگان سرویس و محتوا جهت مدیریت و توسعه خدمات ارزش افزوده و با هدف بهبود تجربه مشتری (User Experience) از طریق تولید، سفارشی سازی و ارائه خدمات ارزش افزوده همگام با توسعه تکنولوژی و نیاز مشتریان است .
تیمرز یک مدل کسب و کار را به عنوان یک معماری برای محصول، خدمت و جریان اطلاعات تعریف کرد شامل توصیفی از بازیگران متعدد کسب و کار و نقش های آنان، توصیفی از فواید بالقوه برای بازیگران متعدد کسب و کار و توصیفی از منابع درآمد است. براساس این تعریف او با مثال یازده مدل کسب و کار الکترونیکی را نشان داد که در دیگر مطالعات مدل های کسب و کار الکترونیکی به طور گسترده ای به آن ها ارجاع داده شده است. بیشتر این مدل ها آشکار و بی نیاز از توضیح هستند.
۱- فروشگاه الکترونیکی: بازیابی وبی توسط یک سازمان یا فروشگاه برخط
۲- تدارکات الکترونیکی: مناقصه و تدارکات الکترونیکی کالاها و خدمات
۳- مراکز خرید الکترونیکی: مجموعه ای از فروشگاه های الکترونیکی که تحت یک چتر مشترک بهبود یابند.
۴- حراج های الکترونیکی: پیاده سازی الکترونیکی مکانیسم های حراجی
۵- انجمن های مجازی: انجمن های برخط اعضایی با سلایق مشترک
۶- زیرساخت های همکاری: مهیا کردن ابزارها و محیط اطلاعاتی برای همکاری بین شرکت ها
۷- بازارهای طرف سوم: استفاده از یک طرف سوم برای ارایه بازیابی تحت وب یا فروشگاه برخط
۸- ادغام کنندگان زنجیره ارزش : ادغام کردن چند مرحله از زنجیره ارزش با امکان بهره برداری از جریان های اطلاعات بین این مراحل به گونه ای که ارزش افزوده بیشتر دارد.
۹- فراهم کنندگان خدمات زنجیره ارزش: شرکت های متخصص در یک بخش خاص از زنجیره ارزش (مانند پشتیبانی الکترونیکی – پرداخت الکترونیکی).
۱۰- دلالی اطلاعات: خدمات اطلاعاتی جدید از قبیل جستجوی اطلاعات، جمع آوری و مدیریت اطلاعات مشتری و دلالی فرصت کسب و کار
۱۱- خدمات امانی و دیگر خدمات: خدمات امانی توسط مراجع تایید و دیگران خدمات دیگر شامل ارایه اطلاعات کسب و کار و خدمات مشاوره ای
بدیهی است که فهرست بالا جامع نیست و طبقه بندی های دیگری (برای مثال،ائتلاف های الکترونیکی) نیز تاکنون شناسایی شده است. با این حال، این مطالعه امروزه هم اهمیت دارد، زیرا که موجب شروع مطالعات بسیار دیگری در رابطه با مدل های کسب و کار الکترونیکی شده است. با ترسیم این مدل های کسب و کار در یک چارچوب دو بعدی – سطح نوآوری و گسترش یکپارچگی – تیمرز دو روند متضاد برای تکامل آینده مدل های کسب و کار الکترونیکی را شناسایی کرد. یکی حرکت به سمت افزایش یکپارچگی جریان های اطلاعات و دیگری توسعه خدمات تخصصی و فوق العاده خلاق است.
متداولترین روش اندازه گیری و پیشرفت پروژه از طریق تجزیه و تحلیل مغایرت یا ارزش افزوده می باشد “EARNED VALUE ANALYSIS” تجزیه و تحلیل انحراف از برنامه زمانبندی به مدیر پروژه امکان می دهد تا مشکلات و موانع پروژه را شناسائی و اقدامات لازم را جهت رفع موانع بعمل آورد سه محور اصلی در هر پروژه وجود دارد که مدیر پروژه باید آنرا تحت کنترل و نظارت داشته باشد.
در عمل به ایجاد ارزش افزوده اطلاعاتی بر روی Data Pool پروژه های سازمان می انجامد.
ERP به عنوان سیستم با مدیریت یکپارچه بر کلیه منابع یک سازمان پرداخته خواهد شد و نقش پیاده سازیERP در حذف فعالیت های بدون ارزش افزوده ، افزایش راندمان و بهره وری در سازمان است.
ERP مدیریت یکپارچه است بر کلیه منابع مورد نیاز و مشغول فعالیت در یک سازمان ، ایجاد ارتباطات لازم و حذف ارتباطات زائد (فعالیت های بدون ارزش افزوده) بین بخشی و درون سازمانی که نهایتاً افزایش راندمان و بهرهوری هر یک از بخش ها و نیز کل سازمان را به همراه خواهد داشت“ . این مفهوم با تمرکز بر فرآیندهای تجاری سازمان و استفاده از بهروش (Best Practice) صورت می گیرد . بدین معنی که بهترین فرآیندها و عملیات مورد نیاز هر سازمان یا صنعت ، از طریق بررسی و الگو برداری (Benchmarking) در سایر سازمانها و صنایع مشابه در دنیا ، شناسایی شده و مبنای فعالیت و طرح ریزی در سازمان مورد نظر ، قرار میگیرد.
خدمات اطلاعاتی باید بتوانند ارزش افزودهای در قالب واحد پول ایجاد کنند.
زنجیره ارزش value added
یکی از مدلهایی که برای ارزیابی و تعیین حوزههای کسب و کار در سازمانهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد مدل زنجیره ارزش پورتر است. در این مدل حوزههای کاری مهم در بنگاه شناسایی و طبقهبندی میشوند. هرچند آقای پورتر این مدل را در ابتدا برای موسسات و شرکتهای تولیدی و رقابتی مطرح نمود، لیکن از مفاهیم مطرح شده در این مدل میتوان برای دستهبندی وظایف سازمانها در حوزههای مختلف کسب و کار استفاده نمود.
مطابق این مدل حوزههای کاری یک بنگاه به دو گروه حوزههای کاری ماموریتهای اصلی وحوزههای کاری ماموریتهای پشتیبانی تقسیم میشوند. هر کدام از این دو گروه نیز به نوبه خود دستهبندی معینی دارند که در شکل نشان داده شده است. این حوزههای کاری به تنهایی و در پیوند با یکدیگر برای بنگاه تولید ارزش اقتصادی مینمایند. مجموعه این حوزههای کاری زنجیره ارزش (Value Chain) سازمان را تشکیل میدهند. در واقع ارزشهای ایجاد شده در فعالیتها و وظایف مختلف منجر به شکلگیری ارزش در کل سازمان میگردد. این ارزش در سازمانها و شرکتهای رقابتی توان رقابتی است و در سازمانهای ماموریتگرا که در بخش عمومی فعالیت میکنند، تحقق اهداف و ماموریتهای سازمان است.
مفهوم زنجیره ارزش ابزاری است که به وسیله آن امکان برخورد سیستماتیک با تمام حوزههای کاری یک بنگاه فراهم شده و با تجزیه و تحلیل رفتار این حوزههای کاری میتوان هر حوزه را در ارتباط با مزیتهای رقابتی و عملکردی (کم کردن هزینه و بهبود کیفیت خروجی) در کل سازمان ارزیابی کرد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت بکارگیری مفهوم زنجیره ارزش منجر به شکلگیری نگاه یکپارچه به فعالیتها و وظایف مختلف و به تبع آن منابع سازمان میگردد. این امر کمک مینماید که منابع سازمان در جهت مزیتهای سازمان مورد توجه و ارزیابی قرار گیرند از آنجاییکه زنجیره ارزش برای بنگاههای مختلف متفاوت است. لذا مجموعه حوزههای کاری تشکیلدهنده زنجیره ارزش در بنگاههای مختلف تاثیرات متفاوتی بر ارزش و توان رقابتی و اجرایی ایجاد شده بجا میگذارند.
زنجیره ارزش فناوری اطلاعات و ارتباطات
در حوزه ICT زنجیره به صورت لایه ای می باشد و از حالت افقی به حالت عمودی تبدیل می شود.تا لایه زیرین نباشد لایه بالایی اتفاق نمی افتد.
تکنولوژی های زنجیره ارزش Technologies in Value Chain
زنجیره ارزش فناوری اطلاعات IT Value chain
زنجیره ارزش اینترنت The Internet Value Chain
خدمات تلفن گویا (IVR) در خدمات ارزش افزوده
گردآورنده : شهرزاد نیاکان
دیدگاهها
2 پاسخ به “اقتصاد اطلاعات Information Economy”
I have been reading out many of your posts and i can claim pretty clever stuff. I will make sure to bookmark your blog. Hillary Derron Mungo
Thank you so much for your consideration